درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید سلام و احترام خدمت شما عزیزان بازدید کننده! با اظهار سپاس از بازدید تان، لطفاً برای هرچه بهتر شدن وبلاگ من، مرا از نظرات، پیشنهادات و انتقادات سالم تان بهره مند سازید. تشکر کامران kamran.8194@yahoo.com



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 58
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 58
بازدید ماه : 217
بازدید کل : 248022
تعداد مطالب : 128
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



امتیاز وبلاگ ها تا این لحظه

اسما خداوند متعال %

« ارسال برای دوستان »
نام شما :
ایمیل شما :
نام دوست شما:
ایمیل دوست شما:

Powered by ParsTools
لطفاً این صفحه را با دوستان تان به اشتراک بگذارید 32 کلمه

Speed test

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ این صفحه را به اشتراک بگذارید
بهارســـــــــــــــــــــــتان
علمی، فرهنگی، اسلامی، تفریحی، ورزشی
جمعه 27 خرداد 1390برچسب:, :: 12:7 ::  نويسنده : کامران

ابو نصر فارابی

ابونصر فارابی از فلاسفه مشهور اسلامی الگوی اندیشه و نظام سیاسی را مدینه فاضله بر اساس بنیاد های فلسفی و سیاست را حاصل خدمات حاکم به مردم به منظور رسیدن به سعادت می داند . فارابی از علم مدنی یاد می کند.که هدفش بحث در افعال ورفتار ....وملکات و اخلاق است و این که رواج این افعال در میان مردم توسط حکومتی امکان پذیر است که «تنها به نیروی خدمت وفضیلت »به چنین کاری دست می زند.به نظر فارابی این خدمت عبارت است از پادشاهی وفرمانروائی وحاصل این خدمت سیاست است.غایت علم سیاست یا علم مدن بحث در سعادت عملی آدمی است یعنی برقراری ملکات و اخلاق در آدمی وخدمت دولت در پایداری از آن ها و همین خدمت سیاست است. پس سیاست تامین سعادت آدمی است.

ابوعلی سینا

ابوعلی سینا فیلسوف مشهور اسلامی درکتاب السیاسه و رساله اثبات نبوت خود اندیشه دینی سیاسی خود را تبیین کرده است . در کتاب السیاسه به مباحث پیرامون سیاست مدنی و کشور داری می پردازد و در رساله اثبات نبوت فلسفه بعثت پیامبران را بیان می کند. ابن سینا هدف نهائی یک جامعه مدنی و سیاسی را رسیدن به سعادت می داند و برای وحی و نبوت بعد سیاسی قایل است... او قانون وسیاست را که دورکن اصلی یک جامعه متمدن است به انبیاً اختصاص می دهد. به عقیده وی پیامبرقانونگذار و سیاستمدار بر جسته جامعه به شمار می رود و تنها اوست که میتواند این دو مسوً لیت را به عهده داشته باشد. ابن سینا در کتاب فی اثبات النبوه می گوید : پیامبران با سیاست و فن مدیریت و مردمداری که داشته اند، امور مادی مردم را سامان دادند و به یاری مکتب فلسفی الهی زندگی معنو ی را برای مردم کمال بخشیدند.

ابوحامد غزالی

غزالی ازمتفکران معروف و بر جسته اسلامی است. غزالی در کتاب احیاً العلوم دین،دین را کاملا" سیاسی می داند.از نظر غزالی زندگی اجتماعی انسان به چهار صنعت کشاورزی، پارچه بافی بنائی و سیاست وابسته است که مهمترین این صنایع و فنون سیاست است.از دید غزالی تفکیک میان علم دین و سیاست امری نا ممکن است.



سه شنبه 23 فروردين 1390برچسب:, :: 7:34 ::  نويسنده : کامران


نقاش كامل آن است كه از هيچ براي خود سوژه بسازد.((چارلي چاپلين))

اين يكي از تضادهاي زندگي ما است كه آدم هميشه كار اشتباه را در بهترين زمان ممكن انجام مي دهد.((چارلي چاپلين))

شكست خوردن ناراحتي ندارد. آدم بايد شجاع باشد تا بتواند از خودش يك احمق بسازد!((چارلي چاپلين))

خوشبختي، فاصله اين بدبختي تا بدبختي ديگر است.((چارلي چاپلين))

شايد زندگي آن جشني نباشد كه آرزويش را داشتي، اما حال كه به آن دعوت شده اي، تا مي تواني زيبا برقص.((چارلي چاپلين))

حتي تظاهر به شادي نيز براي ديگران شادي بخش است.((چارلي چاپلين))

در دنيا جاي كافي براي همه هست. پس به جاي اينكه جاي كسي را بگيري، سعي كن جاي خودت را پيدا كني.((چارلي چاپلين))

من دريافته ام كه ايده هاي بزرگ هنگامي به ذهن راه مي يابند كه اراده كنيم چنين ايده هايي را داشته باشيم.((چارلي چاپلين))

وقتي زندگي صد دليل براي گريه كردن به تو نشون مي ده، تو هزار دليل براي خنديدن به اون نشون بده.((چارلي چاپلين))

فيلمسازان بايد به اين نيز بينديشند كه فيلمهايشان را در روز رستاخيز با حضور خودشان نمايش خواهند داد.((چارلي چاپلين))

از لحظه اي كه بليط سينما را مي خريد وارد دنياي ديگري مي شويد.((چارلي چاپلين))

از دشمن خود يكبار بترس و از دوست خود هزار بار.((چارلي چاپلين))

انسان اگر فقير و گرسنه باشد، بهتر از آن است كه پست و بي عاطفه باشد.((چارلي چاپلين))

اگر شاد بودي آروم بخند تا غم بيدار نشه و اگر غمگين بودي آروم گريه كن تا شادي نااميد نشه.((چارلي چاپلين))

درخشانترين تاجي كه مردم بر سر مي نهند، در آتش كوره ها ساخته شده است.((چارلي چاپلين))

خودپسندي زنها بزرگترين علت بدبختي ايشان و نابودي خانواده هاست. هيچ چيز به اندازه خودپسندي زنها بنيان خانواده ها را ويران نكرده است.((چارلي چاپلين))

 



دو شنبه 8 فروردين 1390برچسب:, :: 11:23 ::  نويسنده : کامران

سخنان آنتونی  رابینز


تا زماني كه جستاري سبب دگرگوني رفتاري شما نشده است، هنوز آن را به خوبي فرا نگرفته‌ايد.((آنتوني رابينز))

چنانچه به راستي خواهان آن باشيد كه به خودباوري و بي‌گماني راستين برسيد، بي‌شك راه آن را خواهيد يافت.((آنتوني رابينز))

بسياري از ما در زندگي شخصي با چيزي به مراتب كمتر از آنچه سزاوارش هستيم، زندگي مي‌كنيم.((آنتوني رابينز))

همه‌ي روياهاي بشر دست يافتني هستند و به جرأت مي‌توان گفت، رويايي وجود ندارد كه نتوانيم به آن دست يابيم.((آنتوني رابينز))

اطمينان و باور، چيزي نيست كه آن را در بيرون از خود بجوييم و به سوي آن، دست دراز كنيم.((آنتوني رابينز))

ترس، شك و ترديد و نبود اطمينان و باور، هرگز نتايج چندان گهرباري ندارند و نخواهند داشت.((آنتوني رابينز))

چنانچه انسانها همواره در حالت احساسي ترديد، دودلي و دوگانگي بودند، به ندرت مي‌توانستند به كاميابي درازمدت برسند يا به چيزي كه به راستي ارزشمند است دست يابند.((آنتوني رابينز))

همه‌ي ما اين توانايي را داريم كه با دشواري‌ها و بازدارنده‌ها برخورد كنيم، بر آنها پيروز شويم و بر ترس‌هاي خود چيره گرديم.((آنتوني رابينز))

همه‌ي پيشرفت‌ها و دستاوردهاي انسان، نتيجه‌ي پيوستگي در تلاش و نيز پايبندي اوست؛ آن هم تلاشي هدفمند و پايدار.((آنتوني رابينز))

هريك از ما در زندگي، حق گزينش داريم و مي‌توانيم انديشه‌ها و احساسات خود را برگزينيم. چنانچه آگاهانه به گزينش نپردازيم، بهاي آن را خواهيم پرداخت.((آنتوني رابينز))

به ياد داشته باشيد، معنا [ =چَم ] و مفهوم زندگي، چيزي است كه برمي‌گزينيد و كنترل آن، هميشه در دست شماست.((آنتوني رابينز))

در زندگي نمي‌توانيد بي‌آنكه به راستي بخواهيد، از بسياري چيزها سرخوش باشيد.((آنتوني رابينز))

بيشتز زمانها ناچاريم كارهايي انجام دهيم كه زياد از آن خوشمان نمي‌آيد، ولي مي‌توانيم احساس خود را دگرگون سازيم.((آنتوني رابينز))

برای خوانده بقیه به ادامه مطلب بروید..سپاس



ادامه مطلب ...


دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, :: 11:11 ::  نويسنده : کامران

دوست مي بايد در پي بردن و دم فرو بستن استاد باشد: همه چيز را به چشم نبايد ديد. رويايت بايد بر تو فاش كند كه دوست ات در بيداري در چه كار است.((نيچه))

همه قُد قُد مي كنند، اما كيست كه هنوز بخواهد خاموش در لانه بنشيند و تخمها را بپرورد!((نيچه))

زيرك ترين خاموشان نزدِ من روشنان اند و راستان و شفافان. بُن آنان چندان ژرف است كه شفاف ترين آبها نيز آن را فاش نتوانند كرد.((نيچه))

خوش ترين شرارت و هنر نزدِ من همين است كه خاموشي ام آموخته است با خاموش ماندن خود را فاش نكند.((نيچه))

خاموش ترين كلام هايند كه طوفان مي زايند. انديشه هايي كه با گام كبوتر مي آيند جهان را رهبري مي كنند.((نيچه))

در خاموش ترين گاه [ =زمان ] شب است كه شبنم بر سبزه فرو مي نشيند.((نيچه))

هستند كساني كه در مرداب شان نشسته اند و از ميان نيزار مي گويند: «فضيلت، همانا خاموش در مرداب نشستن است! »((نيچه))

لطفاءً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب کلیک کنید.



ادامه مطلب ...


دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, :: 11:4 ::  نويسنده : کامران

شجاع آن كسي است كه ترس را مي شناسد، اما بر ترس چيره مي شود؛ آن كه مغاك [= گودنايِ ژرف و هولناك ] را مي بيند، اما با غرور؛ آن كه مغاك را مي بيند، اما با چشمانِ عقاب؛ آن كه با چنگالِ عقاب مغاك را مي چسبد شجاع است!((نيچه))

هميشه چه كم اند آناني كه دلهاشان بي باكي و بازيگوشي ديرپاي دارد و جانشان نيز شكيبا مي ماند. جز اينان دگر همه بيم داران اند.((نيچه))

اِعمال قدرت، زحمت دارد و مردانگي مي خواهد؛ اين است كه بسياري، حق مسلم و ثابت خود را جاري نمي كنند.((نيچه))

اگر مقايسه هاي بي پروا دليل سبك سري ( خواست كينه توزانه ) نويسنده نباشند، پس به يقين، دليل خيال خسته و درمانده ي او هستند.((نيچه))

تنها با دست نمي نويسم: پا نيز، همواره، همراهي نويسنده را مي خواهد. استوار، آزاد و دلير مي دَوَد، گاهي بر دشت، گاهي بر كاغذ.((نيچه))


لطفاءً برای خوانده بقیه به ادامه مطلب کلیک کنید.



ادامه مطلب ...


دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, :: 10:58 ::  نويسنده : کامران

شرارتم شرارتي خندان است و خود را در زير چفته هاي [ = چترهاي ] نسترن و چَپَرهاي [ =شاخه هاي درهم ] سوسن در خانه ي خويشتن مي يابد؛ زيرا در خنده شرارتها همه نزد يكديگر گرد مي آيند، اما خجستگي خنده آن را قدسي و آمرزيده مي دارد.((نيچه))

دروغ باد ما را هر حقيقتي كه با آن خنده اي نكرده ايم!((نيچه))

من هرگز او را و خنده اش را باور ندارم هرگاه كه زبان به بدگويي از خود مي گشايد.((نيچه))

شايد من بهتر مي دانم كه چرا بشر تنها حيواني است كه مي خندد؛ تنها انسان است كه به شدت رنج مي برد و ناگزير است خنده را بيافريند.((نيچه))

عشق، خطري است در كمين تنهاترين كس، عشق به هر چيزي كه زنده باشد و بس! براستي؛ خنده آور است جنون و فروتني من در عشق!((نيچه))

اين تاج مرد خندان، اين تاج گل سرخ را من خود بر سر نهادم. من خود خنده ي خويش را مقدس خواندم. بهر چنين كاري هيچ كس ديگر را امروز چندان كه بايد نيرومند نيافته ام.((نيچه))

حرف كساني كه مي گويند عشق به دور از خودخواهي است خنده دار است؛ زيرا همه چيز طبق خواست قدرت ما است.((نيچه))


لطفاءً برای خوانده بقیه به ادامه مطلب کلیک کنید.



ادامه مطلب ...


دو شنبه 2 اسفند 1389برچسب:, :: 8:16 ::  نويسنده : کامران

به جاست از سر حسرت آه بكشيم كه برخي با استعدادشان مي توانند ژرفترين ادراك ها را از احساس هاي خويش بيرون آورند، حال آنكه افرادي مانند ما با ترديد رنج آور و تلاش هاي مداوم مي تواند به آن راه پيدا كند.((زيگموند فرويد))

اگر نمي توانيم همه ي رنجها را از بين ببريم، [ دست كم ] مي توانيم برخي از آنها را از بين برده و برخي ديگر را آرامش بخشيم.((زيگموند فرويد))

هيچ گاه در برابر رنج، بي شرم تر از زماني كه عشق مي ورزيم و هيچ گاه ناكام تر از زماني كه ابژه ي عشق را از دست مي دهيم نيستيم.((زيگموند فرويد))

ما به طنز نيازمنديم، زيرا هرچه بزرگتر مي شويم اين آمادگي را پيدا مي كنيم كه افرادي ترشروي و غمگين شويم، اما بچه ها به راحتي مي خندند.((زيگموند فرويد))

رنجور را چشم بر گرفتن از رنج خويش و به فراموشي سپردن خويش لذتي مستانه است.((نيچه))

لطفاءً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب کلیک کنید.



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 صفحه بعد

 
 
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب